احتمالاً خبر تکراری و تکاندهنده کشف لاشه بیش از ۱۰۰ «فُک خزری» در امتداد ساحل قزاقستان، ما و خیلیها را فقط متأسف میکند اما چندان تکان نمیدهد! اسمش را بیتفاوتی و سِر شدن در برابر فجایع زیستمحیطی یا هر چیز دیگری میخواهید، بگذارید. زنگ خطر این فاجعه در خزر سالهاست به صدا در آمده اما مرگ و میر فکهای دوست داشتنی همچنان ادامه دارد. جالب اینکه در جستوجوهایم برای پیدا کردن تاریخچه مرگ و میر فکهای خزر در اولین نتایج به ۱۰ سال قبل یعنی ۱۴ آبان ۱۳۹۴ میرسم، روزی که خبرگزاری صداوسیما نوشته: «فکهای خزر در حال انقراض... وزارت منابع طبیعی جمهوری آذربایجان علت مرگ دهها فک در سواحل دریای خزر را بررسی میکند». حال و حوصله داشته باشید میتوانید رد و نشان خبرها درباره مرگ دسته جمعی فکهای خزر را حتی تا ۲۵ سال قبل دنبال کنید؛ جایی که مقامهای قزاقستانی اعلام کردند طی یک سال ۱۰هزار لاشه فک را در سواحل خزر کشف کرده بودند! فاجعه ۱۰هزار مرگ طی سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ هم تکرار شد و در سواحل ایران، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان درمجموع بیش از۱۰ هزار جسد دیگر کشف شد. شوربختانه اینکه طی ۲۵ سالی که از بروز فاجعه میگذرد و پس از بررسیهای مختلف هنوز کسی نتوانسته مانع درست و حسابی و مؤثری سر راه این روند انقراض ایجاد کند و هر ساله هم از هر کدام از کشورهای حوزه خزر خبرهایی درباره مرگ فکها به گوش میرسد. بررسیها نشان داده بزرگترین دشمن این حیوان، ما موجودات
دو پا هستیم که عامدانه یا غیرعامدانه است و به بهانههای مختلف سبب کشتار فکها میشویم! همه ساله تعدادی از فکهای مرحوم شده مربوط به آنهایی هستند که در تورهای ماهیگیری گرفتار شده بودند.
آلودگیهای نفتی، پسابهای صنعتی و کشاورزی، زبالههای خانگی، آلودگیهای صوتی، ساختوسازهای بیش از حد و تخریب سواحل امنی که مناسب استراحت این حیوانات است ازجمله عوامل دیگر کشتار هستند. به اینها، شیوع ویروس «دیستمپر»، ورود گونههای مهاجم شانهدار ژلهای به دریای خزر (که تخم و لارو ماهیهایی که خوراک فکها هستند را میخورند) و همچنین صید بیرویه ماهیهای خزر که در حکم گرسنه گذاشتن فکها و کاهش جمعیتشان است را هم اضافه کنید. درواقع ما قلمرو زندگی این موجودات را ناامن یا بهکل تخریب کردهایم. برای کارشناسان هم راهی جز این باقی نمانده که هرساله اعلام کنند هنوز دلایل قطعی مرگ دسته جمعی فکها چندان مشخص نیست!
ماسک محض رضای خدا موش نمیگیرد
بعد از پروژه پرسروصدای «تراشه مغزی» نورا لینک، تلاش برای زندگی در مریخ، پروژه استارلینک و... حالا جناب «ایلان ماسک» که ثروتمندترین مرد جهان لقب گرفته، وارد یکی از جنجالیترین بحثهای اقلیمی شده است؛ اینکه آیا انسانها در مواجهه با گرمایش رو به افزایش جهانی، باید با کاهش نور خورشید سیارهشان را خنک کنند؟
درست در زمانی که دمای جهانی به آستانههای بحرانی نزدیک شده و تلاشهای بینالمللی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای، راهبهراه شکست میخورند، ایلان ماسک در شبکه اجتماعی ایکس، پیشنهاد جدیدی را در زمینه بحث مدیریت تابش خورشیدی یا همان «SRM» به عنوان آخرین راه حل برای رفع مشکلات اقلیمی مطرح کرده است. مدیریت تابش خورشیدی یک تکنیک مهندسی زمین است که میگوید میتوان بخشی از پرتوهای خورشید را به مناطق دور از سیاره بازتاب داد و به این وسیله از گرمای زمین کاست.
ماسک که این روزها موشکهایش در پروژه استارلینک دارند انواع و اقسام ماهوارهها را به فضا میبرند، پیشنهاد داده که میتوان از ماهوارهها برای کنترل میزان نور خورشید که به زمین میرسد، استفاده کرد. پیشنهاد او مبتنی بر این است که از آینهها یا مواد بازتابنده در مدار زمین برای بازتاباندن نور خورشید به فضا استفاده کنیم.
کارشناسان میگویند این ایدهای است که علم آب و هوا را با مهندسی هوافضا ترکیب میکند و حمایت ماسک، به عنوان مدیرعامل بزرگترین اپراتور ماهوارهای جهان، انسان را به موفقیت در خنکسازی زمین امیدوار میکند. لازم هم نیست یادآوری کنیم که از همین حالا گمانهزنیها در مورد اینکه آیا شرکت «ماسک» یعنی اسپیسایکس(SpaceX) میتواند روزی در چنین پروژهای نقشی ایفا کند، آغاز شده است.
با توجه به اینکه ماسک اولین کسی نیست که ایده کمنور کردن خورشید را بررسی میکند و خیلی از استارتآپها آزمایش فناوریهای طراحیشده برای خنک کردن سطح زمین را آغاز کردهاند، بنابراین شکی نیست که ماسک هم دارد با نگاه سرمایهگذارانه و سودآورانه، پیشنهادی میدهد که اسپیسایکس را هم وارد ماجرا کند. بهخصوص اینکه تا امروز پروژههای مختلف استارتآپهای دیگر در این زمینه فقط تا مرحله آزمایش پیش رفته و هنوز وارد مرحله اجرا نشدهاند و همچنین موانع و چالشهای فنی، اخلاقی و زیستمحیطی زیادی را هم پیش رو دارند و هنوز کسی نمیتواند پیشبینی کند که به فرض موفقیت در کاهش نور خورشید و تاباندن آن به جای دیگر، چه بلایی سر آبوهوای جهان میآید، الگوهای بارشی چقدر تغییر میکنند، سرمای غیرقابل پیشبینی با برخی مناطق جهان چه میکند؟ و دهها پرسش بیپاسخ دیگر.
دستهگل تازهای که هوش مصنوعی به آب داد
یکی از دردسرهای هوش مصنوعی که هیچکس فکرش را نمیکرد و کسی هم دربارهاش هشدار نداده بود بهتازگی خودش را نشان داده است. «دیجیتالترندز» اعلام کرده گویا هوش مصنوعی مولد، در اسناد رسمی دادگاههای فدرال دست برده است!
یعنی در سراسر جهان اسناد حقوقیای که وکیلان برای دادگاهها میفرستند، پر از دروغهایی است که هوش مصنوعی ساخته است! در برخی موارد حتی پروندههایی که به آنها اشاره و استناد میشود کاملاً ساختگی هستند، نقلقولهای جعلی وجود دارد و به منابعی ارجاع داده شده که اصلاً وجود خارجی ندارند.
یک دانشمند فرانسوی علوم داده(Damien Charlotin) که وکیل هم هست در حال پیگیری همین ماجراست و میگوید تنها در ۶ ماه گذشته، دستکم ۴۹۰ سند دادگاهی شامل چنین «توهماتی» از سوی هوش مصنوعی بوده است.
بیشتر این موارد مربوط به ایالات متحده هستند، جایی که قضات متوجه ماجرا شدهاند و وکلا را به خاطر ارائه این مطالب ساختگی تولیدشده توسط هوش مصنوعی مورد انتقاد قرار داده و حتی جریمه کردهاند.
در یکی از پروندههای بزرگ، وکیل شرکت MyPillow گزارشی به دادگاه ارائه داد که نزدیک به ۳۰ منبع جعلی در آن وجود داشت. ممکن است بگویید خب این دسته گل را وکیلان ناوکیل به کمک هوش مصنوعی به آب دادهاند و ربطی به بقیه ندارد، اما کارشناسان میگویند این مسئله مشکلی است که سیستم قضایی و سپس کل جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد.
دانشمند فرانسوی میگوید: «ما همه داریم از ابزارهای هوش مصنوعی برای کارهای مختلف استفاده میکنیم؛ از نوشتن گزارشها و خلاصهسازی جلسات گرفته تا انجام پژوهشها. مشکل اینجاست که هوش مصنوعی به طرز حیرتانگیزی در «باورپذیر حرف زدن» مهارت دارد... حتی افراد باهوش و باتجربه نیز ممکن است فریبش را بخورند و این مسئله خطری جدی برای همه است. چه معلم باشید، چه وکیل یا مدیر، هوش مصنوعی دارد تبدیل به بخشی از کار روزمرهتان میشود، نمیتوانید از آن فرار کنید. اما همانطور که کارشناسان هشدار میدهند، هرگز نباید کورکورانه از این ابزارها استفاده کنید».




نظر شما